معنی مراقب، دیدهبان، دیدگاه، چشم انداز، دورنما، دید مراقبت، عمل پاییدن، نظریه, معنی مراقب، دیدهبان، دیدگاه، چشم انداز، دورنما، دید مراقبت، عمل پاییدن، نظریه, معنی kcاrf، bdbifاj، bdb;اi، ]ak اjbاx، bmcjkا، bdb kcاrfت، ukg /اddbj، j'cdi, معنی اصطلاح مراقب، دیدهبان، دیدگاه، چشم انداز، دورنما، دید مراقبت، عمل پاییدن، نظریه, معادل مراقب، دیدهبان، دیدگاه، چشم انداز، دورنما، دید مراقبت، عمل پاییدن، نظریه, مراقب، دیدهبان، دیدگاه، چشم انداز، دورنما، دید مراقبت، عمل پاییدن، نظریه چی میشه؟, مراقب، دیدهبان، دیدگاه، چشم انداز، دورنما، دید مراقبت، عمل پاییدن، نظریه یعنی چی؟, مراقب، دیدهبان، دیدگاه، چشم انداز، دورنما، دید مراقبت، عمل پاییدن، نظریه synonym, مراقب، دیدهبان، دیدگاه، چشم انداز، دورنما، دید مراقبت، عمل پاییدن، نظریه definition,